از ابتدای سال جاری، مسوولانی در سازمان حفاظت محیط زیست استان اذربایجان غربی و صنعت آب اعلام کردند که به دنبال اقدامات اجرایی و عملیاتی دولت برای نجات دریاچه ارومیه، حجم آب و تراز دریاچه نسبت به پارسال افزایش یافته است.

دریاچه ارومیه تا شهریور دوباره خشک می شود

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، این مسوولان گفتند که دلیل افزایش تراز دریاچه، کاهش برداشت آب توسط کشاورزان در فصل زمستان، حجم قابل توجه بارش‌های بهاری و رهاسازی بیش از 446 میلیون متر مکعب آب از سدهای بوکان، مهاباد، حسنلو و سیلوه به سمت دریاچه بوده است.


هفته اول فروردین، علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: «به دنبال رهاسازی آب از سدها در زمان مناسب و زمانی که کشاورزان به آب نیاز نداشتند و همچنین با افزایش حدود ۸۰ تا ۸۵ درصدی میانگین بارش‌ها نسبت به سال قبل، میانگین حجم آب دریاچه حدود ۵۵ تا 60 درصد نسبت به پارسال افزایش یافت و حجم آب دریاچه ارومیه تقریبا به حدود ۱۶ میلیارد لیتر افزایش پیدا کرد که نسبت به سال قبل دو برابر شد.»


جدیدترین خبر را هم سخنگوی صنعت آب در نشست خبری هفته قبل خود گفت و اعلام کرد: «تراز آب دریاچه ارومیه نسبت به سال قبل ۱۲ سانت و نسبت به ابتدای سال آبی (مهر 1402) ۶۰ سانت افزایش داشته و حجم آب موجود در دریاچه ۲.۲ میلیارد مترمکعب تخمین زده می‌شود.»
این اخبار در حالی منتشر شده که آبان پارسال، مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف در آخرین گزارش خود اعلام کرد که طبق آخرین تصاویر ماهواره‌ای، در فاصله آبان 1401 تا آبان 1402، از سطح 878 کیلومتر مربعی آب دریاچه ارومیه، حدود 80 درصد خشک شده و فقط 170 کیلومتر مربع و معادل 4 درصد از سطح آب دریاچه باقی مانده که مساوی با مرگ قطعی دریاچه ارومیه است.


این گزارش که نسخه‌ای از ان هم گرفت، واکنشی به ادعای سخنگوی صنعت آب بود که شهریور پارسال خشک شدن دریاچه ارومیه را تکذیب و اعلام کرد: « هم اکنون حجم این دریاچه به یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب رسیده در حالی که سال ۱۳۹۴ این عدد یک میلیارد مترمکعب بوده و ارتفاع آب حدود ۹ سانت بیشتر از سال ۱۳۹۴ است .در مهرماه سال ۱۳۹۴ تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود، اما اکنون این عدد به ۱۲۷۰.۱۸ رسیده که نشان‌دهنده افزایش تراز دریاچه ارومیه است. مساحت دریاچه ارومیه هزار کیلومتر است در حالی که این عدد در سال ۱۳۹۴ حدود ۷۰۰ کیلومتر بوده است.»


در مقابل این ادعا در گزارش مرکز تحقیقات سنجش از دور دانشگاه صنعتی شریف و با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای اعلام شد: «... در آبان 1400 حدود 900 کیلومتر مربع از سطح آب دریاچه کاسته شده که این کاهش در سال‌های بعد هم ادامه داشته تا که در آبان 1401، سطح آب دریاچه به کمتر از 880 کیلومتر مربع رسیده است. سطح آب موجود در دریاچه ارومیه در ۷ آبان ۱۴۰۲ به عدد ۱۷۰ کیلومتر مربع رسیده که نسبت به سطح متناظر با تراز اکولوژیک این دریاچه ۴۳۳۳ کیلومتر مربعی، تنها ۴ درصد وسعت آن باقی مانده است. این سطح کمتر از یک چهارم آن مقداری است که پیش از این در سال ۱۳۹۴ به عنوان کمترین سطح دریاچه ثبت شده بوده است. برآورد می‌شود که حجم آب موجود در دریاچه ارومیه به حدود عدد ۴۵ میلیون متر مکعب رسیده است.»


محمد درویش، عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور در واکنش به اظهارات مسوولان حوزه محیط زیست و صنعت آب و استان آذربایجان غربی درباره بهبود وضع دریاچه ارومیه در فروردین امسال و سرنوشت دریاچه در ماه‌های آتی سال می‌گوید: «وضعیت فعلی دریاچه ارومیه، حاصل یک اتفاق طبیعی است.

میزان بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تا 31 فروردین ماه امسال در طول 55 سال اخیر بی‌سابقه بوده و حتی در دوران طلایی و سال 1375 که دریاچه ارومیه 33 میلیارد متر مکعب آب داشت هم، چنین بارشی را حوضه آبریز دریاچه شاهد نبودیم و با یک سال کاملا استثنایی روبه‌رو هستیم که میزان بارندگی‌ها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج نداده‌اند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارش‌های مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.

مسوولان زمانی می‌توانند بگویند که در احیای دریاچه ارومیه موفق بوده‌اند که در یک سال آبی نرمال و در خشکسالی، اعلام کنند که با پلمب چه تعداد چاه و با تغییر کاربری چند هکتار اراضی و با چه میزان کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعت و با تصفیه چه میزان پساب، چه میزان آب به دریاچه وارد شده است. اگر این اقدامات انجام شود، در واقع همان 27 بند مصوب ستاد احیای دریاچه ارومیه اجرا شده است؛ مصوباتی که به دریافت اعتبار 1.1 میلیارد دلاری برای احیای دریاچه منجر شد.

بنابراین، آنچه امروز از بالا آمدن سطح آب دریاچه ارومیه شاهدیم، کار مسوولان نبوده بلکه کار خدا و کار آسمان بوده و مسوولان مطلقا در این زمینه هیچ هنری به خرج نداده‌اند. مسوولان اگر می‌توانستند، باز هم جلوی رهاسازی سدها را می‌گرفتند چنان که همین حالا، نمایندگان استان آذربایجان غربی اصرار دارند که دو سد جدید در حوضه آبریز دریاچه ارومیه افتتاح شود در حالی که هم اکنون 101 سد در این حوضه در حال بهره‌برداری است و فقط بهره‌برداری از 4 سد را متوقف کردند.

در کدام کشور سراغ دارید که در یک حوضه آبریز، تعداد سدها را از 11 سد به 105 سد افزایش بدهند و تمام شریان‌های ورودی دریاچه را قطع کنند؟ حجم ذخیره‌سازی این سدها، 4.5 میلیارد متر مکعب اما حقابه دریاچه ارومیه 3.4 میلیارد متر مکعب است و وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی و استانداری آذربایجان غربی و سازمان حفاظت محیط زیست، زمانی می‌توانند بگویند که دریاچه را احیا کرده‌اند که اعلام کنند این حقابه، هر سال تحت هر شرایطی و به هر قیمتی در اختیار دریاچه قرار می‌گیرد.»


درویش می‌افزاید: «آب قابل استحصال حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود 7 میلیارد متر مکعب است که 3.4 میلیارد متر مکعب از این حجم باید در اختیار دریاچه باشد و 3.6 میلیارد متر مکعب برای شرب و کشاورزی و صنعت استفاده شود. البته اسفند 1401 هم خط انتقال 600 میلیون متر مکعب آب از رودخانه زاب به دریاچه را در مراسمی پرآب و تاب و با حضور رییس‌جمهور افتتاح کردند که ورودی این حجم هم، توان آب قابل استحصال دریاچه را افزایش می‌دهد اما تا امروز، هیچ گزارشی درباره نحوه انتقال آب از رودخانه زاب نداده‌اند در حالی که طبق گزارش‌های متعددی که به ما رسیده، آب رودخانه زاب در مسیر انتقال و قبل از ورود به دریاچه برای مصارف کشاورزی و باغداری ربوده می‌شود.»


این کارشناس محیط زیست در ادامه صحبتش با تاکید بر اینکه کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه هیچ کاهشی نسبت به سال‌های قبل نداشته بلکه دو برابر افزایش یافته و بنابراین، حجم آب مصرفی کشاورزان هم بیشتر از قبل شده که گواه این ادعا، افزایش تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز در حال بهره‌برداری است، می‌گوید: «در حال حاضر، وسعت اراضی کشاورزی و باغی در این حوضه به 680 هزار هکتار رسیده در حالی که در دهه 70 این وسعت 320 هزار هکتار بود و حداقل 24 هزار هکتار به وسعت اراضی کشت چغندر اضافه شده.

دلیل این افزایش هم صدور مجوز برای حفر چاه با توجیه مقابله با بحران خشکسالی و کمبود بارندگی بود که باعث شد تعداد چاه‌ها از 7 هزار حلقه (در دهه 70) به 90 هزار حلقه مجاز و غیرمجاز برسد. البته به موازات این اقدامات، هر ساله صدها هزار تن محصول کشاورزی کشت شده در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، انبار می‌شود و از بین می‌رود و متاسفانه ضایعات بخش کشاورزی در این حوضه فوق‌العاده زیاد است.»


محمد درویش بابت تبعات خشک شدن دریاچه ارومیه و آسیب‌های اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این فاجعه برای استان‌های همجوار و کشورهای همسایه هشدار می‌دهد و می‌گوید: «سه استان کردستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفته‌اند. وسعت حوضه آبریز دریاچه ارومیه 5 برابر کشور لبنان است و اثرات راهبردی فروپاشی حوضه آبریز دریاچه بر 10 استان ایران و همچنین، کشورهای همجوار شامل جمهوری آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق غیر قابل انکار است.

به دنبال خشک شدن دریاچه، برخاستن ذرات غبار و نمک با قطر کمتر از 10 میکرون، نه تنها باعث شیوع سرطان خون و افزایش فشار آسمُزی در انسان می‌شود، بلکه کیفیت فتوسنتز را مختل می‌کند و توان ریسک پذیری را در منطقه کاهش می‌دهد و افزایش مهاجرت را دامن می‌زند که همین پدیده به تنهایی یک پدیده امنیتی بسیار خطرناک است. با توجه به اینکه یکی از بالاترین تراکم‌های جمعیتی کشور در حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، اگر قابلیت سکونتگاهی این حوضه به هر دلیل از بین برود، فشار این تخریب به استان‌هایی همچون قزوین و زنجان و اردبیل منتقل می‌شود که همین امروز هم با بحران مواجهند و این بحران‌ها علاوه بر رشد حاشیه نشینی، تبعات امنیتی جبران‌ناپذیری به دنبال خواهد داشت.»


پیش‌بینی این کارشناس محیط زیست، نقطه مقابل خوش‌بینی‌های دولت است. درویش 6 ماه آینده را می‌بیند؛ روزهای گرم شهریور ماه که تصاویری از بستر خشکیده دریاچه ارومیه منتشر خواهد شد و در تکمیل پیش‌بینی خود می‌گوید: «با افزایش گرما و افزایش مصرف آب در بخش کشاورزی، حتما دریاچه تا 6 ماه آینده خشک خواهد شد چون مسوولان هیچ تمهیدی برای پلمب چاه‌ها یا رهاسازی آب از سدها یا کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی در نظر نگرفته‌اند. با وجود اخباری که اخیرا درباره افزایش 12 سانتی‌متری سطح آب دریاچه ارومیه منتشر شده، مسوولان در برنامه احیای دریاچه با شکست روبه‌رو شده‌اند و متاسفم که در اثنای انتشار این اخبار، به این فکر نیستند که وقتی 6 ماه بعد و با گرم شدن هوا، همین میزان آب از کف دریاچه ناپدید بشود، چه جوابی به مردم و رسانه‌ها خواهند داد؟»

آیا مقصر خشک شدن دریاچه کشاورزی است که جز زمین هیچ منبع درآمدی ندارد؟


در این سال‌ها به کرات گفته شد که یکی از دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه، کشاورزی غیراصولی و پرآب‌بر و برداشت بی‌رویه آب در بخش کشاورزی بوده و حتی محمد درویش هم در گفت‌وگوی خود مصداق‌هایی از افزایش وسعت زمین‌های کشاورزی و رشد تعداد چاه‌های مجاز و غیرمجاز ارائه داد اما اهالی استان آذربایجان غربی و همسایگان دریاچه، جور دیگری به مساله خشک شدن دریاچه ارومیه نگاه می‌کنند و معتقدند که باید سیستم «مقصریاب» متوقف شود چون اگر قرار به پیدا کردن مقصران واقعی باشد، آن وقت معلوم خواهد شد که برخلاف تصور عمومی، کشاورزان استان آذربایجان غربی هیچ نقشی در خشک شدن دریاچه نداشته‌اند.


آزاد یوسفی‌راد، روزنامه‌نگار اهل و ساکن ارومیه است و عصر روز جمعه هفتم اردیبهشت ماه، از حوالی دره «برده سور» در بخش «سیلوانا» و در مجاورت رودخانه «شهرچای» و یکی از سرچشمه‌های آب دریاچه ارومیه به «اعتماد» پاسخ می‌دهد و می‌گوید که حجم آب رودخانه در این زمان از سال بی‌سابقه است آن هم به دلیل اینکه از زمستان تا آغاز بهار، حجم بارش باران و برف در این منطقه هیچ مشابهی در سال‌های قبل نداشته است.


یوسفی‌راد که فرزند «سیلوانا» و دشت و ارتفاعات ارومیه است، حتما خیلی بهتر از مسوولانی که پشت میزهای دولتی و از پایتخت برای حیات دریاچه ارومیه و معاش کشاورزان استان آذربایجان غربی تصمیم می‌گیرند، واقعیت‌ها را می‌بیند و می‌شناسد و در توضیح احوال این روزهای دریاچه می‌گوید: «بهار امسال بارش‌های بسیار خوبی در سردشت و پیرانشهر و ارومیه داشتیم و برای شما مثال بزنم که فقط در شهر پیرانشهر در طول 24 ساعت حدود 80 میلیمتر بارش باران ثبت شده که بی سابقه است و تصاویر ماهواره‌ای از پوشش برفی ارتفاعات اطراف ارومیه که سرچشمه تامین آب دریاچه هم هست، در سال‌های قبل نظیر نداشته.

رها سازی آب سدها هم معمولا بر اساس حجم برف بالادست رودخانه انجام می‌شود چنانکه به سبب حجم بارش‌ها و ذخیره مناسب در منبع سرچشمه سد، در حال حاضر بیشتر سدهای مخزنی ما تقریبا خالی و به سمت دریاچه رها سازی شده و با عبور از پل میان‌گذر روی دریاچه، آب را می‌بینیم و انگار که دریاچه زنده است اگرچه که با پای پیاده می‌توان داخل دریاچه راه رفت و حتی فیلم‌هایی از ماشین سواری داخل دریاچه منتشر شده چون در بسیاری نقاط دریاچه، عمق آب حدود 5 یا 6 سانت است و در بعضی جاها، عمق اب حتی به یک متر هم نمی‌رسد!»


یوسفی‌راد هم مثل کارشناسان واقع بین محیط زیست، خوش‌بینی پایداری نسبت به استمرار اوضاع این روزهای دریاچه ندارد و می‌گوید: « افزایش تراز دریاچه به دلیل بارش‌های خوب و رها سازی سدها بوده اما مطمئن باشید که شهریور ماه، این تراز حتی بحرانی‌تر از سال‌های گذشته هم می‌شود. به نظر من رهاسازی این حجم آب شیرین به شوره‌زار دریاچه ارومیه، یک کار پوپولیستی است.

حقابه دریاچه ارومیه باید تامین شود ولی با رهاسازی آب پشت سدها، گاهی حتی فراتر از حقابه هم عمل کرده‌ایم چون می‌خواستیم شعارهای‌مان را اجرا کنیم و مثلا مردم بدانند که این دولت بیشتر از دولت قبل برای احیای دریاچه کار کرده یا آن دولت تراز اب را افزایش داد و... شرایط امروز دریاچه، هنر دست خداست به جای آنکه اقدام قاطعانه و مستمری محسوب شود. فرض کنیم که حال خوب دریاچه مرهون اقدامات این دولت است.

آیا این دولت در اردیبهشت ماه دولت نیست؟ آن زمان وقتی دریاچه به‌ طور کامل خشک شد، مربوط به اقدامات چه کسی خواهد بود؟ به نظر من صادقانه‌ترین تراز آب دریاچه را در شهریورماه خواهیم دید؛ زمانی که بارندگی‌ها قطع شده و حجم آب پشت سدها به نقطه بحرانی رسیده چون بیشتر سدهای استان و از جمله سد شهر چای در ارومیه یا سد مهاباد یا سد بوکان، برای تامین آب شرب شهرها ایجاد شده و به همین سبب، سدهای استراتژیک محسوب می‌شوند اما مسوولان به بهانه آبیاری تراز دریاچه ارومیه، حتی مصرف آب شهروندان را به خطر می‌اندازند در حالی که در ایران و جهان، تعداد زیادی دریاچه خشک شده و دریاچه ارومیه، اولین دریاچه‌ای نیست که با بحران خشک شدن روبه‌رو شده بلکه نمونه‌های زیادی از دریاچه‌های نمکی خشک شده در سراسر جهان و حتی در کشورهای همسایه مثل ترکمستان و ازبکستان و حتی در شمال شرق ایران داریم.

ستاد احیای دریاچه ارومیه در همه این سال‌ها می‌توانست به این فکر بیفتد که بخشی از دریاچه قابل احیا نیست و مثلا شمال دریاچه و از سلماس تا ارومیه به دلیل محدودیت منابع آبی، ممکن بود با اقداماتی قابل کشت شود و در عوض، باقی مناطق دریاچه احیا شود. جالب است که این‌ بار، آب سدها در نقاط قابل عکسبرداری رهاسازی شده در حالی که وضعیت شمال دریاچه ارومیه، فرقی نکرده و حتما با گرم‌تر شدن هوا، شاهد تبخیر و عقب‌نشینی و عقب‌رفت همین میزان آب موجود در دریاچه خواهیم بود و حتما آب در نقاطی مثل بخش‌های شمالی که کمتر از دو یا سه متر عمق دارد، حتی خیلی زودتر از مرداد و شهریور تبخیر می‌شود و این نقطه به شوره‌زار تبدیل خواهد شد.»


این روزنامه‌نگار ساکن ارومیه، تحلیل تلخی در ریشه‌یابی احوال این روزهای دریاچه ارومیه دارد و می‌گوید: «در این سال‌ها، اقداماتی در راستای حفظ منابع آبی اطراف ارومیه انجام شد و تعداد زیادی از چاه‌های غیرمجاز را پلمب کرده‌اند اما دریاچه ارومیه محکوم به خشک شدن است. اگر به عکس‌های هوایی 40 یا 50 سال قبل حوضه آبریز دریاچه ارومیه نگاه کنید، زمین‌های کشاورزی می‌بینید اما امروز 80 درصد همان زمین‌ها به باغ کشاورزی تبدیل شده.

30 سال قبل در بخش سیلوانا که سرچشمه سه رودخانه اصلی نازلوچای و شهرچای و باراندوزچای است، 30 هکتار باغ هم پیدا نمی‌شد ولی امروز در هر روستا 30 هکتار باغ هست در حالی که این منطقه 100 روستا دارد و آبی که پیش از این از سرچشمه رود به دریاچه سرریز و رهاسازی می‌شد امروز برای آبیاری باغات کشاورزی مصرف می‌شود.

من در بخش سیلوانا به دنیا آمده‌ام و طبق آنچه امروز می‌بینم، می‌توانم بگویم که فقط در همین بخش، از دهه 70 تا امروز، سطح زیر کشت باغات در بسیاری نقاط حتی از صددرصد بیشتر شده یعنی که در این سه دهه، سطح زیر کشت باغات در منطقه ما شاید به بیش از 300 هکتار رسیده در حالی که در دهه 70 حدود 30 هکتار باغ در این بخش داشتیم.

بنابراین، مساله دریاچه ارومیه، ربطی به این دولت یا آن دولت ندارد. مساله دریاچه ارومیه، خیلی ساده است؛ تا چند سال قبل، تمام منطقه سردشت و مهاباد و پیرانشهر، مزرعه گندم بود و مزرعه گندم هم دو یا سه نوبت در سال نیاز به آبیاری دارد. از چند سال قبل، مزرعه گندم سردشت و مهاباد و پیرانشهر به باغ سیب و انگور و زردآلو تبدیل شد و باغ سیب و انگور و زردآلو، باید هفته‌ای یک‌بار آبیاری شود.

با این وضع دیگر آبی باقی نمی‌ماند که به دریاچه ارومیه برسد. دریاچه ارومیه، شوره‌زاری است که از رودخانه‌های اطرافش سیراب می‌شود و به دریای آزاد متصل نیست. رودخانه‌های اطراف دریاچه هم پر آب است ولی این آب برای آبیاری باغات مصرف می‌شود. در چنین شرایطی حفر تونل انتقال آب هم بی‌فایده است اما با این حال اخیرا روی رودخانه زاب کوچک در سردشت و پیرانشهر سد بستند و جلوی انتقال آب به عراق را گرفتند تا آب رودخانه را به دریاچه ارومیه منتقل کنند. با این کار، دشت بین ایران و عراق به بیابان تبدیل شد و شهریور هر سال، ارومیه و سردشت و پیرانشهر که سابقه توفان شن نداشتند، با وزش هر باد ملایم شرایطی مشابه شهر اراک پیدا می‌کنند چون سیاست‌ها این گونه است که برای حل کردن یک معضل، صد جای دیگر را خراب می‌کنند!»


یوسفی‌راد در همدردی با مردم و کشاورزان بخش‌های مختلف استان که امروز به عنوان مقصران خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل تداوم کشت‌های پرآب بر شناخته می‌شوند می‌گوید: «ما از مردم بخش سیلوانا یا سردشت یا سلماس می‌خواهیم چغندر نکارند یا باغداری نکنند یا آبیاری باغ‌شان را مکانیزه کنند و به جای سیستم غرقابی، آبیاری قطره‌ای داشته باشند اما در ازای این خواسته‌ها چه تسهیلاتی در اختیارشان قرار می‌دهیم؟ مردم این مناطق، مردمی هستند که از ناچاری در کوه‌ها کولبری می‌کنند و امروز در بیشتر مناطق مرزی استان آذربایجان غربی، خانواده‌هایی داریم که سرپرست‌شان در مسیر کولبری یا کشته شده یا به دلیل سقوط از کوه فلج شده. در این منطقه بستر اشتغالزایی برای مردم ایجاد نشده و همین الان، سیب در سردخانه‌های استان ما انبار شده و در حال فساد است و مردم از ناچاری محصول‌شان را به ثمن بخس می‌فروشند چون در استان، صنایع تبدیلی لازم را نداریم که محصولات باغی و زراعی‌مان را تبدیل به احسن کنیم.

آیا به این مردم باید گفت که باغ‌تان را آبیاری نکنید تا آب رودخانه به سمت دریاچه ارومیه بیاید؟ آن هم در حالی که هیچ برنامه‌ای برای اشتغالزایی ایجاد نکرده‌ایم؟ من اگر مسوول ارشد این استان هم باشم به خودم اجازه نمی‌دهم وقتی هیچ امکان اشتغالزایی ایجاد نکرده‌ام به مردم بگویم باغ‌تان را توسعه ندهید و چغندر و سیب نکارید چون این محصولات آب زیاد مصرف می‌کند. پس این مردم چه کنند؟ برای این مردم باید چه نسخه‌ای پیچید؟ ما در ارومیه از همه جا دور افتادیم. ارومیه شهر بسیار گرانی است؛ ما از بنادر اصلی دوریم ما از مرکز کشور دوریم.

ما انتهای مسیری هستیم که به شاهراه ترانزیت اروپا می‌رسد. در ارومیه هزینه زندگی از تهران و اصفهان و شیراز بسیار بالاتر است. کالایی که از جنوب وارد شده و در شیراز و اصفهان توزیع می‌شود، تا به ارومیه برسد با چند صد هزار بار هزینه حمل و نقل، گران‌تر می‌شود و به همین دلیل، هزینه زندگی در ارومیه و شمال آذربایجان‌ غربی بسیار گران است در حالی که منابع درآمدی مردم خیلی خیلی محدود است و فقط از برکت خدا کمی آب دارند که آن هم اکثرا پشت سدها جمع شده تا به دریاچه ارومیه سرازیر شود.

آن نماینده مجلس که در نطق آتشین می‌گوید وااسفا که دریاچه خشک شد باید این را بداند که میلیون‌ها متر مکعب آب شیرین و حقابه کشاورزان را به دریاچه منتقل می‌کند و این اقدام به معنای برداشت از سفره مردم و کوچک‌تر کردن سفره مردم است در حالی که واقعیت این است بخشی از دریاچه ارومیه قابل احیا نیست و طرح‌های ملی انتقال آب هم آن طور که باید جواب نمی‌دهد چنانکه در همین طرح انتقال آب از رودخانه زاب کوچک، مردم در فاصله‌های 400 متری پمپ و دینام گذاشته‌اند و شبانه برای مزارع کشاورزی‌شان آب می‌برند.

آیا می‌توانیم این مردم را مقصر بدانیم ان هم وقتی تنها منبع درآمدشان، همین باغ‌شان است و در جواب شما خواهند گفت چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است؟ احیای دریاچه ارومیه، شاید برای کسی که در تهران و چابهار و خراسان نشسته، یک دغدغه باشد و البته اهل آذربایجان غربی هم دلش می‌خواهد دریاچه ارومیه پر آب و مثل سابق باشد.

ولی برای مردم گرسنه و برای کشاورزی که باغش خشک می‌شود، باغ اولویت بیشتری نسبت به دریاچه ارومیه دارد. خیلی دشوار است که به یک کشاورز بگویی تو باغت را آبیاری نکن و حقابه‌ات را بفرست به سمت دریاچه ارومیه تا دریاچه ارومیه چند روز آب داشته باشد!»آزاد یوسفی راد: ما از مردم بخش سیلوانا یا سردشت یا سلماس می‌خواهیم چغندر نکارند یا باغداری نکنند یا آبیاری باغ‌شان را مکانیزه کنند و به جای سیستم غرقابی، آبیاری قطره‌ای داشته باشند اما در ازای این خواسته‌ها چه تسهیلاتی در اختیارشان قرار می‌دهیم؟

محمد درویش: میزان بارندگی‌ها، حداقل 20 درصد بیش از میانگین 55 ساله بوده و بنابراین، دوستان در این زمینه هیچ هنری به خرج نداده‌اند چون دلیل ورود حدود یک و نیم تا دو میلیارد متر مکعب آب به دریاچه، بارش‌های مستقیم در سطح دریاچه و سرریز آب سدها به سمت دریاچه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha